به همین دلیل در محافل سیاسی بحث اختلافات اعراب و اسرائیل مطرح بود و اسلام در این میان جایگاهی نداشت. در آن زمان بن گوریون تئوریسین رژیم صهیونیستی اعتقاد داشت که کشورهای ترکیه، ایران و اتیوپی میتوانند جزئی از محورها و شرکای اصلی اسرائیل شوند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی وضعیت تغییر کرد و جمهوری اسلامی ایران به عنوان جدید ترین مخالف و دشمن اسرائیل مطرح شد، این رژیم را به رسمیت نشناخت و تئوری های رژیم صهیونیستی را با شکست مواجه کرد. از این پس اختلافات اسرائیل با جهان اسلام بر سر موضوع فلسطین و آزادی قبله اول مسلمین، برجسته شد.
فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ فضای جدید و مناسب تری برای رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. کشورهایی که از شوروی سابق جدا شده بودند اگر چه عمدتاً نظامهای لائیک داشتند و بر اساس مفاد قانون اساسی خود، کشورهای غیر دینی محسوب می شدند اما دارای اکثریت جمعیت مسلمان بودند. به همین دلیل فرصتی برای اسرائیل پیش آمد که با ایجاد ارتباط با این کشورها، اینگونه القا کند که با کشورهای مسلمان روابط خود را افزایش داده و مشکلی با جهان اسلام ندارد. بر این اساس، اسرائیل جزء اولین کشورهایی بود که استقلال کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را به رسمیت شناخت و در مرحله اول رابطه خود را با قزاقستان و جمهوری آذربایجان بنا نهاد.درواقع اسرائیل در پی دستیابی به متحدان غیرعرب در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی قصد دارد به دنیا نشان دهد که در میان کشورهای مسلمان هم دوستانی دارد.
ورود رژیم اشغالگر قدس به این منطقه از مسیر کشاورزی و ایجاد مزارع نمونه و انتقال تجربه به کشورهای تازه مستقل شده بود و با همین انگیزه نیز وارد جمهوری آذربایجان شد. متعاقبا این رژیم در حوزههای مختلف از جمله مباحث تجاری، امنیتی و آیتی در آذربایجان نفوذ پیدا کرد. با تشدید جنگ قرهباغ، جمهوری آذربایجان برای خرید سلاح وارد مذاکره با حدود ۳۰ کشور از جمله آمریکا شد. اما واشنگتن ضمن ابراز تمایل برای همکاری تسلیحاتی با باکو، تامین بخش مهمی از سلاحهای مورد نیاز آذربایجان را به اسرائیل محول نمود و مانند یک دلال، آذربایجان را به سمت اسرائیل هدایت کرد. از این پس روابط نظامی جمهوری آذربایجان و اسرائیل تقویت شد و به دنبال آن، رژیم اشغالگر، خریدار نفت و گاز جمهوری آذربایجان شد و حدود یک ششم از نیازهای انرژی خود را از این طریق تامین کرد. در واقع سوخت ماشین های جنگی و گلولههایی که به قلب فلسطین و محور مقاومت توسط اسرائیل اصابت می کند، از سوی آذربایجان تامین شد.
اسرائیل سعی دارد با انتشار آمار غیرواقعی، میزان نفوذ خود در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز از جمله جمهوری آذربایجان را بزرگنمایی کند. برای مثال این رژیم می گوید که ۶ میلیارد دلار با آذربایجان روابط نظامی دارد در حالی که بر اساس آمارهای رسمی، حجم روابط اقتصادی آذربایجان و اسرائیل با احتساب فروش نفت و سایر مبادلات۶ میلیارد است که آن هم واقعی بنظر نمی رسد. برخی از مقامات نظامی آذربایجان در جلسات خصوصی اذعان کرده اند که سلاحهایی که اسرائیل به آنها میدهد، سلاحهای درجه یک نیست و بخصوص تجهیز گنبد آهنین در جمهوری آذربایجان تنها یک وعده غیرقابل اجرا به آذری ها بوده است.
برای جمهوری آذربایجان نیز استفاده از لابی یهودی ها در سطح بین المللی برای منزوی کردن لابی ارامنه در موضع جنگ قره باغ حائز اهمیت بود. به همین دلیل مسئولان آذربایجان که از گذشته دور از نفوذ یهودیان در آمریکا و لابی آنان آگاه بودند، برای مقابله با لابی ارامنه، یکی از مبانی سیاست خارجی خود را برپایه نزدیکی هرچه بیشتر به یهودیان قرار دادند. البته نوع رویکرد منافقانه اسرائیل نسبت به آذربایجان و ارمنستان بتدریج باکو را نسبت به انگیزه های صهیونیسم دچار سوء ظن کرد. در مقطعی که جنگ بین دو کشور تشدید شده بود اسرائیل همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی با ارمنستان برقرار کرد و ارمنستان برای دور کردن اسرائیل و آذربایجان نیز سفارت خود را در تلآویو افتتاح کرد. این در حالی بود که آذربایجان هنوز در اسرائیل سفارت نداشت.در حل حاضر نیز ارتباطات دولت پاشینیان بصورت پنهان با رژیم اشغالگر قدس ادامه داشته که از چشم باکو نیز پنهان نمانده است.
یکی دیگراز اهداف حضور رژیم صهیونیستی در کشورهای همسایه ایران بخصوص جمهوری آذربایجان، تخریب روابط ایران با این کشورها بود. در این رابطه، دستگاه تبلیغاتی اسرائیل در حوزههای رسانهای فعال شد، مکررا جعل خبر کرد و در مسیر اسلام هراسی،ایران هراسی و شیعه هراسی، دیپلماسی عمومی خود را فعال ساخت. البته مسئولین ایران و آذربایجان که نگاه راهبردی به روابط فیمابین دارند، نسبت به ترفندهای اسرائیل واقف بوده و مراقبت های لازم را انجام می دهند. مقامات باکو نسبت به حساسیت ایران واقف بوده و بارها اعلام کرده اند که به رژیم صهیونیستی اجازه هرگونه تحرک علیه ایران را نمی دهند اما در برخی موارد عوامل اسرائیل با دور زدن مقامات امنیتی آذربایجان، تحرکاتی داشته اند که پاسخ مناسب را دریافت کرده اند. طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران تمام تحرکات اسرائیل در پیرامون خود را کاملا رصد کرده و بارها در عمل نشان داده که بر فعالیت های این رژیم در کشورهای همسایه اشراف دقیق دارد.
نکته پایانی اینکه معمولا اسرائیل اینگونه تبلیغ می کند که روابط تل آویو با باکو به یک رابطه راهبردی تبدیل خواهد شد. اما واقعیت این است که هیچ کشور مسلمانی نمی تواند روابط راهبردی با اسراییل برقرار کند، چرا که این رژیم بزرگترین تهدید امنیتی جهان اسلام است، اولین قبله مسلمانان را اشغال کرده و هر روز جنایات جدیدی بر علیه مسلمانان مرتکب می شود. لذا روابط باکو با تل آویو نیز در مسیر تبدیل به یک رابطه راهبردی نیست و تقویت دوستی ایران با همسایگان خود از جمله جمهوری آذربایجان موجب انزوای رژیم صهیونیستی خواهد شد.
*این یادداشت با استفاده از سخنرانی نگارنده در موسسه ابرار معاصر در تاریخ 1401/5/26 تهیه شد.
سیاست راهبردی رژیم صهیونیستی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برقراری رابطه با کشورهای اسلامیِ غیرعرب بود تا مسئله اختلاف با فلسطین را یک موضوع میان اعراب و اسرائیل نمایش دهد.